1 - استفاده از تکنیک های ترکیبی
قاعده کلی این است که استفاده از تکنیک های مونتاژ ترکیبی را به حداقل برسانید و آنها را به موقعیت های خاص محدود کنید. به عنوان مثال، مزایای قرار دادن یک قطعه منفرد سوراخ (PTH) تقریبا هرگز با هزینه اضافی و زمان مورد نیاز برای مونتاژ جبران نمی شود. در عوض، استفاده از چندین مؤلفه PTH یا حذف کامل آنها از طراحی ارجح و کارآمدتر است. در صورت نیاز به فناوری PTH، توصیه میشود تمام گذرگاههای قطعات در یک سمت مدار چاپی قرار داده شوند، بنابراین زمان لازم برای مونتاژ کاهش مییابد.
2 - اندازه کامپوننت
در مرحله طراحی PCB، انتخاب اندازه بسته بندی صحیح برای هر جزء مهم است. به طور کلی، فقط در صورت داشتن دلیل موجه باید بسته کوچکتری را انتخاب کنید. در غیر این صورت، به یک بسته بزرگتر بروید. در واقع، طراحان الکترونیکی اغلب قطعاتی را با بستههای غیرضروری کوچک انتخاب میکنند و مشکلات احتمالی را در مرحله مونتاژ و تغییرات احتمالی مدار ایجاد میکنند. بسته به میزان تغییرات مورد نیاز، در برخی موارد ممکن است به جای برداشتن و لحیم کاری اجزای مورد نیاز، سرهم کردن مجدد کل برد راحت تر باشد.
3 - فضای کامپوننت اشغال شده است
ردپای قطعات یکی دیگر از جنبه های مهم مونتاژ است. بنابراین، طراحان PCB باید اطمینان حاصل کنند که هر بسته به طور دقیق مطابق با الگوی زمین مشخص شده در برگه داده هر جزء یکپارچه ایجاد شده است. مشکل اصلی ناشی از ردپاهای نادرست، وقوع به اصطلاح "اثر سنگ قبر" است که به عنوان اثر منهتن یا اثر تمساح نیز شناخته می شود. این مشکل زمانی رخ می دهد که قطعه یکپارچه در طول فرآیند لحیم کاری گرمای ناهموار دریافت می کند و باعث می شود که قطعه یکپارچه به جای هر دو، تنها از یک طرف به PCB بچسبد. پدیده سنگ قبر عمدتاً بر اجزای SMD غیرفعال مانند مقاومت ها، خازن ها و سلف ها تأثیر می گذارد. دلیل وقوع آن گرمایش ناهموار است. دلایل به شرح زیر است:
ابعاد الگوی زمین مرتبط با جزء نادرست است.
4 - فاصله بین اجزا
یکی از دلایل اصلی خرابی PCB، فضای ناکافی بین قطعات است که منجر به گرم شدن بیش از حد می شود. فضا یک منبع حیاتی است، به ویژه در مورد مدارهای بسیار پیچیده که باید الزامات بسیار چالش برانگیز را برآورده کنند. قرار دادن یک قطعه بیش از حد به اجزای دیگر می تواند انواع مختلفی از مشکلات را ایجاد کند که شدت آن ممکن است نیاز به تغییر در طراحی یا فرآیند ساخت PCB، اتلاف وقت و افزایش هزینه ها داشته باشد.
هنگام استفاده از دستگاههای مونتاژ و آزمایش خودکار، مطمئن شوید که هر جزء به اندازه کافی از قطعات مکانیکی، لبههای برد مدار و سایر اجزا فاصله دارد. قطعاتی که خیلی نزدیک به هم هستند یا به اشتباه چرخیده اند منشا مشکلاتی در حین لحیم کاری موجی هستند. به عنوان مثال، اگر یک جزء بالاتر قبل از یک جزء با ارتفاع کمتر در طول مسیر دنبال شده توسط موج قرار گیرد، این می تواند یک اثر "سایه" ایجاد کند که جوش را ضعیف می کند. مدارهای مجتمع که عمود بر یکدیگر چرخیده اند نیز همین اثر را خواهند داشت.
5 - لیست اجزا به روز شد
صورتحساب قطعات (BOM) یک عامل مهم در مراحل طراحی و مونتاژ PCB است. در واقع، اگر BOM دارای خطا یا نادرستی باشد، سازنده ممکن است مرحله مونتاژ را تا زمانی که این مشکلات حل شود به حالت تعلیق درآورد. یکی از راه های اطمینان از اینکه BOM همیشه صحیح و به روز است این است که هر بار که طراحی PCB به روز می شود، یک بررسی کامل از BOM انجام دهید. برای مثال، اگر مؤلفه جدیدی به پروژه اصلی اضافه شده است، باید با وارد کردن شماره، توضیحات و مقدار صحیح مؤلفه، تأیید کنید که BOM به روز شده و سازگار است.
6- استفاده از نقاط مبنا
نقاط فیدوشیال، همچنین به عنوان علامت های فیدوشیال شناخته می شوند، اشکال مسی گردی هستند که به عنوان نقطه عطف در ماشین های مونتاژ انتخاب و مکان استفاده می شوند. متخصصان این ماشینهای خودکار را قادر میسازند تا جهتگیری برد را تشخیص دهند و اجزای پایه کوچک سطح زمین مانند بسته چهارگانه تخت (QFP)، آرایه شبکه توپ (BGA) یا چهار تخت بدون سرب (QFN) را به درستی مونتاژ کنند.
فیدوشیال ها به دو دسته تقسیم می شوند: نشانگرهای اعتباری جهانی و نشانگرهای امانی محلی. علائم اعتباری سراسری در لبههای PCB قرار میگیرد و به ماشینهای انتخاب و مکان اجازه میدهد جهت برد را در صفحه XY تشخیص دهند. علائم محلی که در نزدیکی گوشههای اجزای SMD مربعی قرار میگیرند، توسط دستگاه قرار دادن برای قرار دادن دقیق ردپای قطعه مورد استفاده قرار میگیرند، در نتیجه خطاهای موقعیت یابی نسبی در هنگام مونتاژ کاهش مییابد. نقاط مبنا زمانی نقش مهمی ایفا می کنند که یک پروژه شامل اجزای زیادی باشد که به یکدیگر نزدیک هستند. شکل 2 برد آردوینو Uno مونتاژ شده را با دو نقطه مرجع جهانی که با رنگ قرمز مشخص شده اند نشان می دهد.